محل تبلیغات شما

گرامیترین شما باتقواترین شماست



روشن‎فکران و دنیای مجازی در قرن بیست‌ویکم: در عصر اطلاعات همه چیز تبدیل به نماد و عکس شده است،  انگار همه در خواب به سر می­برند. رسانه‌ها به‌خصوص با قدرت‌گیری اینترنت توانسته­ اند همه‌ی لذت دنیای واقعی را به فضای مجازی منتقل کنند. در فضای مجازی انسان‌ها کار می­کنند، عاشق می­شوند، می­جنگند، احساسات به خرج می­دهند و در یک کلام در حال مهاجرت به فضای مجازی هستند. دنیای واقعی کاملاً فراموش شده است به‌نحوی‌که مثلاًَ فردی به دیدن عصر طبیعی یا تاریخی می­رود یا اینکه غذای خوشمزه­ ای می­خورد، سعی می­کند تمام تلاش خود را با موبایل و سایر رسانه‌های دیجیتال به کار ببرد تا بازنمایی این رویداد در شبکه‌های اجتماعی منحصربه‌فرد صورت گیرد.



کسنزان و مداوای بیماریهای نفسی
در رابطه با نفس و مباحث نفسی در طریقت مکانی متمایز و، به خصوص وجود دارد زیرا که نفس در نزد اهل طریقت حجاب و، پرده ی اولیه ای است که انسان را از ارتباط با اتصال به عالم روحی باز می دارد، و نفس ذاتا حجابی است که امکان خارج گردیدن یا دور شدن از آن برای متحقق گشتن آن اتصال وجود ندارد، یعنی رسیدن به آن ارتباط امکان پذیر نیست مگر از خلال آن. پس نفس در نزد اهل تصوف و عرفان جداکننده ی اولیه در میان عالم مادی و غیر مادی است، و آن جداکننده ای زنده و فعال است که مقابله با آن معامله خاصی را می طلبد که اهل تصوف آن معامله را مجاهده نامیده اند تا برای اهل تصوف بعد از جهاد با نفس امکان انتقال به مرحله ای که در ادامه می آید فراهم آید. و به این جهت حضرت شیخ محمد کسنزانی(قدس الله سره) نفس انسانی را اینگونه وصف می کند که نفس محلی و مکانی برای مبارزه است که اهل طریقت در آن خوض می کنند و فرو می روند خواه پیروز میدان باشند یا شکست خورده آن و هجوم برنده به سوی آن و گریزنده و تغییر موضع داده از آن، 

از مهم‌ترین عوامل در امان ماندن از خطر سحر، پیش از وقوع آن، قرار گرفتن در پناه اذکار شرعی و دعاها و تعوذاتی است که در سنت وارد شده است، از جمله:

۱- خواندن آیة الکرسی در پی نمازهای فرض، پس از اذکار مشروعِ بعد از پایان نماز.

۲- همچنین خواندن آیة الکرسی هنگام خواب. آیة الکرسی که باعظمت‌ترین آیه‌ی قرآن است، این آیه می‌باشد: اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ كُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ یعنی: الله که معبودی [به حق] جز او نیست، زنده و برپادارنده است؛ نه خوابی سبک او را فرو می‌گیرد و نه خوابی گران؛ آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است از آن اوست؛ کیست آن کس که جز به اجازه‌ی او در پیشگاهش شفاعت کند؟ آنچه در پیشِ روی آنان و آنچه در پشت سرشان است می‌داند و به چیزی از علم او جز به آنچه بخواهد احاطه نمی‌یابند. کرسیِ او آسمان‌ها و زمین را در بر گرفته و نگهداری آن‌ها بر او دشوار نیست و اوست والای بزرگ.


در پرتو تعلیمات دینی و رهنمودهای پیامبران الهی، نجات و رستگاری هر انسان منوط بر ایمان به ذات اقدس خداوند و در گرو انجام اعمال نیک است؛ به هر اندازه که ایمان انسان به خداوند راسخ تر و اعمال نیکش افزون تر باشد به همان نسبت مقام و منزلت انسان نزد خداوند عالی تر و ارجمندتر خواهد بود، چنانکه خداوند می فرماید: ان الانسان لفی خسر الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات»؛ همانا انسان ها در زیان اند، مگر کسانیکه ایمان می آورند و کارهای شایسته می کنند (سوره عصر ۳- ۲). اما کسانی که به ذات الهی ایمان ندارند و به وحدانیت خداوند اقرار نمی کنند و اعمالشان برخاسته از القائات شیطانی و خواهشات نفسانی است از نعمتها و پاداشهای اخروی که ویژه مؤمنان است بی بهره خواهند بود و برای ابد گرفتار عذاب الهی خواهند شد. خداوند درباره این گروه می فرماید: والذین كفروا و كذبوا بآیاتنا اولئک اصحاب النار هم فیها خالدون»؛ و کسانی که کافر شوند و آیه های ما را تکذیب کنند اهل جهنم اند و همیشه در آنجا خواهند ماند (بقره/ ۳۹). از این رو پیروان همه ادیان با اختلاف اعتقادیی که دارند بر این مسئله اتفاق نظر دارند که سعادت و خوشبختی انسان در دنیا و آخرت بر مبنای ایمان و انجام اعمال نیک است که در کتابهای وحیانی و منابع دینی بطور مبسوط راجع به آن بحث شده است. بحثی که ما پیرامون آن در صدد تحقیق بر آمده ایم درباره اهدای ثواب اعمال نیک مؤمنان اعم از نماز، روزہ، حج، صدقه، دعا، قرائت قرآن و. به ارواح امواتشان است. این موضوع بدان جهت حایز اهمیت است که امروزه بسیاری به این مسئله با دیده افراط و تفریط می نگرند، به طوری که برخی انواع عادات، خرافات و نذر و نیازهای غیر شرعی و مراسم تشریفاتی را به نام مردگانشان انجام می دهند و آن را قابل اجر و پاداش می دانند و از طرفی برخی دیگر به طور کلی اهدای هرگونه ثواب و صدقه را برای اموات غیر شرعی وبدعت می دانند و معتقدند که پاداش هیچ گونه عملی از دیگران به اموات نخواهد رسید؛

"بروز بیماریهای نفسانی"☆وقتی مدام عیب دیگران را بگیری و زبان به آن بگشایی،به واقع تمامی آن معایب را بسوی خود جذب کرده ای و روزی دچارشان خواهی شد .
بیماریهای نفسانی اینگونه در آدمی بارز می شوند وشیوع می یابند .پس نگاه از عیب دیگران برگیر و به رفع معایب خویش مشغول باش .


حکایتهایی از صلحا 
 زنی خدمت حضرت شیخ عبدالقادر گیلانی قدس الله سره آمد و فرزند خود را پیش او آورد و گفت، پسرم علاقه شدیدی به تو پیدا کرده، من هم از حق خودم به جهت تو میگذرم، نزدت بماند و راه طریقت را به او نشان بده، بعد از مدتی مادرش برای دیدار فرزندش مراجعه کرد دید از شدت گرسنگی و بیخوابی و خوردن نان جو، لاغر و زرد رو شده دستش را گرفت و پیش شیخ برد دید شیخ مشغول خوردن یک مرغ بریان است، گفت تو مرغ می خوری و فرزند من نان جو؟! حضرت شیخ دستی روی استخوانهای مرغ کشید و گفت به اذن خدا برخیز، مرغ زنده شد و سرپا ایستاد، سپس شیخ گفت، هروقت پسرت این طور شد، هرچه می خواهد بخورد.
 از کرامات شیخ عبدالقادر گیلانی قدس الله سره العزیز اینکه در ایام شیر خوارگی روزهای رمضان شیر نمی خورد و هیچگاه مگس بر او نمی نشست، بهره ای که از جد اعلایش حضرت رسول دریافت کرده بود.

قال رسول اللّٰه صلی اللّٰه علیه وسلم:

("وَخَالِقِ النَّاسَ بِخُلُقٍ حَسَنٍ")

["سنن الترمذی:۱۹۸۷"]

"یقولون:کن حسن المظهر لن تنساك العیون.ولکن؛کن حسن الخلق لن تنساك القلوب"

_____________________________

رسول اللّٰه صلی اللّٰه علیه وسلم می فرماید:

("با مردم به شیوه ی نیکو و اخلاق حسنه رفتار کن.")

"می گویند:ظاهری زیبا داشته باش تا چشم ها هرگز فراموشت نکنند.لیکن؛خوش رفتار باش تا قلب ها هرگز فراموشت نکنند"



( استمداد و توسل و استغاثه از انبیاء و اولیاء)  سئوالات و استفسارات زیادی در مورد توسل جستن به انبیاء و اولیاء و صالحین در پیشگاه خداوند و یا توسل به مقام و منزلت آنان و توجه به آنها برای درخواست کردن چیزی که غیر از خدا کسی قدرت انجام آن را ندارد به ما رسیده است.
یکی از آنان پرسیده است : آیا جملاتی مثل مدد یا رسول الله ، دخیلک یا علی ، اغثنی یا شیخ و دیگر سخنانی از این دست ، شرک آلود و نفی کننده توحید خالص نیست ؟
. پاسخ: اهل طریقت بر این باورند که توسل به انبیاء و اولیاء و صالحین هم میتواند شر ک باشد و هم عامل نزدیک شدن  به خداوند، و حد فاصل این دو ، جوهر اعتقاد قلبی است . یعنی هر کس که اعتقاد داشته باشد که اولیاء با نیروی ذاتی خودشان به فریاد مردم میرسند ، این اعتقاد به معنای کمک خواستن از افرادی غیر از خداوند تعالی است و شخصی که با این اعتقاد یاری می طلبد مثل کسی است که در برابر بت ها و معبود های دروغین سجده کرده است و این سخن خداوند در مورد او انطباق دارد که : ( الا لله الدین الخالص و الذین اتخذوا من دونه اولیاء ما نعبدهم الا لیقربونا الى الله زلفی ان الله یحكم بینهم فی ما هم فیه یختلفون ان الله لا یهدی من هو كاذب کفار ) یعنی: همانا دین خالص از آن خداست و کسانی که غیر از او اولیائی را برای خود گرفته و میگویند که ما آنها را برای این می پرستیم که ما را به خدا نزدیک کنند ، خدا در مورد آنچه که در آن اختلاف کرده اند حکم خواهد کرد. خداوند آن کس را که دروغگو و حق پوش است دوست ندارد. اما کسی که اعتقاد قلبی دارد که انبیاء و اولیاء بندگان خالص خدا هستند که جز به اذن الهی چیزی ندارند و اگر اذن خدا نباشد نمیتوانند نفع و ضرری برسانند بر خوردشان با این موضوع مثل برخورد با هریک از اسباب و وسایل مادی دیگر است. چنین شخصی با چنین عقیده ای هیچ اشکال ندارد که اگر رو بسوی پیامبر و ولی کند و استمداد و یاری بجوید زیرا این کار یک تعبیر مجازی است که حقیقتش به خدا باز میگردد ، کار استمداد کننده در اینجا مثل کسی است که میگوید  دار و مرا شفا داد ، زیرا در حالی که شفا دهنده خدای تعالی است کسی به چنین شخصی اتهام مشرک بودن نمیزند زیرا همه میدانند که سخن او یک تعبیر مجازی است . اما اگر گوینده معتقد باشد که دارو جدای از خدای تعالی دارای قدرت شفا دهندگی ذاتی است بی شک مشر ک شده است ، زیرا عقاید مسلمانان بر این حقیقت غیر قابل بحث بنا شده است که

 خطر نِفاق در جوامع اسلامی
 (بخش اول)
نفاق یکی از بیماری های خطرناک درونی است، که بعضی اوقات شخص منافق خودش هم به این بیماری که دارد پی نمی برد. اما عملکرد منافق شاهد بر این است که این شخص به بیماری نفاق مبتلا است. لذا در طول تاریخ؛اکثر ضربه هایی که بر اسلام و مسلمین وارد شده است،اکثر انحرافات اعتقادی و عملی که صورت گرفته است توسط منافقین بوده است.

مثال معروفی است که منافقین بدتر از کفار هستند، چون هر انسانی فریب کفار را نمی خورد چون می داند کافر است و هیچ گاه خیرخواه مسلمان نیست.
منافق در لباس اسلام است و خود را منتسب به اسلام می داند، بسیاری از انسان های ساده لوح ممکن است فریب حرف های منافق را بخورند و از راه حق منحرف شوند.

منافق از کلمه "نفقه یا نفق" گرفته شده است، نفق به تونلی گفته می شود که انسان در آن پنهان می شود و در شریعت منافق به کسی گفته می شود که کفر و نفاق خود را پنهان دارد و تظاهر به اسلام می کند.ایمانی به الله،روز قیامت و پیامبر ندارد و همیشه در شک و تردید است و شک و تردید خود را به دیگران هم القاء می کند.



برکت،صلوات سبحان اللە

امام غزالی رحمە اللە در کتاب مكاشفةالقلوب مى فرماید؛

روزی زنی نزدشیخ حسن بصری رحمە اللە (پسرشیری پیامبرخدا صلی الله علیه وسلم و یکی از بزرگترین تابعین است) آمد و گفت دختر جوانم فوت کرده و دوست دارم در خواب او را ببینم تا از اوضاعش در عالم برزخ اطلاع یابم او هم برایش دعا کرد و زن رفت و بعد از مدتی برگشت و گفت خواب دیدم که دخترم در سختی و عذاب است یه کاری برام بکن، شیخ حسن رحمه الله هم فرموند

ان شاءالله درست می شود بعد از مدتی خود شیخ حسن رحمه الله خواب دید که دختری خوش بو و سیمای نورانی با لباس و تاج بهشت نزدش آمد و شیخ رحمه الله از او پرسید شما کی هستید؟ عرض کرد دختر همان زن هستم که نزد شما آمده بود.شیخ رحمه الله هم فرمودند ؛مادرت گفته بود تو در عذاب و سختی هستی، او هم گفت مادرم راست گفته من و 550 نفر از اهل قبرستان در عذاب بودیم که مردی بر قبرستان ما گذر کرد و گفت

((اللهم صل علی سیدنا محمد وعلی آله وصحبه وسلم))

و خداوند از برکت آن صلوات همه ما را عفو و بخشش کرد



فیل در تاریکی

شهری بود که مردمش، اصلاً فیل ندیده بودند،

از هند فیلی آوردند و به خانه ی تاریکی بردند و مردم را به تماشای آن دعوت کردند،

مردم در آن تاریکی نمی توانستند فیل را با چشم ببینید.

ناچار بودند با دست آن را لمس کنند.

یکی دستش به خرطوم فیل رسید.

گفت:

فیل مانند یک لولۀ بزرگ است.

دیگری که گوش فیل را با دست گرفت،

گفت: فیل بادبزن است.

یکی بر پای فیل دست کشید،

گفت: فیل مثل ستون است.

و کسی دیگر پشت فیل را با دست لمس کرد و فکر کرد که فیل مانند تخت خواب است.

آنها وقتی نام فیل را می شنیدند هر کدام گمان می کردند که فیل همان است که تصور کرده اند.

فهم و تصور آنها از فیل مختلف بود و سخنان آنها نیز متفاوت بود.

اگر در آن خانه شمعی روشن بود. اختلاف سخنان آنان از بین میرفت.

ادراک حسی مانند ادراک کف دست، ناقص و نارسا است. نمی توان همه چیز را با حس و عقل شناخت!.


حقیقت خلوت نزد سادات کسنزانی از شیخ اول خاندان کسنزانی ،یعنی شیخ عبدالکریم مشهور به شاه کسنزان آغاز می شود .شاه کسنزان یعنی سلطان غیب روزی ایشان همچون جدش،حضرت مصطفی(ص)میل به خلوت پیدا کرد وبا قطع رابطه از دیگران در غاری که میان کوه سگرمه بود به عبادت خداوند مشغول شد به علت راه های صعب العبور،تا آنروز پای کسی به آنجا نرسیده بود ،وی تا چهار سال در آنجا ماند وکسی از مکانش خبر نداشت روزها به ذکر خدا می نشست و شب ها به نماز می ایستادودر حالی که قلبش از ترس خدا لبریز بود به رکوع وسجود میپرداخت و به خدای خویش (جل و علا)تقرب می جست مردم در راز اختفای سید عبدالکریم حیران بودند و این امر تا آنجا طول کشید که همگان گمان بردند وی از این دنیا بسوی پروردگارش رحلت کرده است هم از این رو بود که با لقب (شاه کسنزان)مشهور گشت:یعنی کسی که هیچ از حقیقت امرش خبر ندارد و نیز از این رو بود که خداوند تعالی خواست تا طریقتش نیز که دارای سرّی عظیم است ،سری که هیچ کس تا روز قیامت آن را نخواهد دانست و مشایخ آن نیز در هر زمان سلطان زمان،استاد وقت و غوث اعظم اند _طریقت کسنزانی نامیده میشود.
هنگامی که خداوند سبحان مقدر کرد تا پرده از روی راز اختفای این غوث برکنار رود مکان اختفا و یا همان خلوتش را در روءیای، به برادرش نشان داد سپس مشایخ کسنزان نیز با گام های ایمانی استوار بر این مسیر نبوی رفتند و با این کار خود،سنت مقدس محمدی را زنده کردند سنتی که انسان را از مرگ جهل و دوری نسبت به خداوند بیدار میسازد ،
همان مرگی که بواسطه حجاب های دنیا و نفس به وجود می آید اورا بیدار می سازد تا به زندگی حقیقی که در این آیه کریمه به آن اشاره کرده دست یابد(اجیبو داعی الله اذا دعاکم لما یحییکم)یعنی به ندای دعوت کننده به سوی خدا پاسخ مثبت دهید تا خدا شما را زنده کند
پس آنها رابه نور معرفت و قرب خویش زنده ساخت و حجاب های میان آنان و پروردگارشان را بر داشت و آنان به لقب (پیران کو هستان و یاران خلوت و جلوَت)معروف گشتند .
آخرین نفر از این سلسله نورانی و مبارک حضرت سید شیخ غوث حاضر،محمد کسنزانی حسینی است که تاج این روش الهی و محمدی را بر سر نهاد،او که در زمان شیخ و استاد و پدر خود حضرت غوث عبدالکریم کسنزانی برای پیشرفت خودش خلوت های زیادی را گذراند پس از نشستن بر سجاده شیخیت نیز به منظور راه بردن و تربیت مریدان و ترقی روحیشان دو بار خلوت کشید .
این که طریقت کسنزانی که امتدادی از این سلسله نورانی مبارک است با چنین خلوت پر برکتی شروع میشود به ما نشان می دهد که خلوت چه اثر بزرگی در راه رسیدن به خدای تعالی دارد خواه این خلوت از آن مشایخ با آن جایگاه والایشان باشد ویا مربوط به مریدان که خواهان سلوک بر مشایخ اند.
انواع خلوت نزد سادات کسنزان :خلوت نزد سادات کسنزانی از نظر نسبت و ار تباط با مریدان به سه نوع تقسیم میشود
نخست:(خلوت عامه ):در این نوع خلوت مرید هم با قلب و هم با وجود ظاهری خویش به تنهای و انفراد روی آورده و از همه قطع رابطه می کند تا به ذکر حق مشغول شود و به مقام همنشینی با خدای جلّ شانه و مناجات با او بپردازد چنانکه در حدیث قدسی آمده است :(اناجلیس من ذکرنی)یعنی من هم نشین کسی هستم که مرا ذکر کند ،خداوند در مورد چنین افرادی میفرماید :(من ذکرنی فی نفسی ذکرته فی نفسی )
یعنی هر کس مرا در دل یاد کند من نیز در خویش او را یاد میکنم
مرید جز به امر شیخ نمی تواند وارد این نوع از خلوت شود زیرا بدون دستور و بدون مواظبت و مراقبت ،خطری جدّی مرید را تهدید می کند در این حالت شیطان به قصد انداختن مرید در فتنهءگمراهی دست به فعالیت شدیدی می زند و هرکس که شیخ مرشدی نداشته باشد از در افتادن به دام او در امان نیست یعنی شیخی که در زمان سرگردانی ارشادش کند ،هنگام حیرت به او آموزش دهد و به وقت غفلت بیدارش سازد و به راه درست راهنمایی اش کند .
توضیح :بعضی از مشایخ در آغاز کار خود بدون استاد و یا امر شیخ به خلوت رفته اند(مثلا"حضرت شیخ عبدالکریم شاه کسنزان و یا حضرت استاد اعظم سیدنا محمد ♡محمد♡ص)حال چطور شما میگویید که اذن شیخ و مراقبت از مریدان در خلوت لازم است در حالی که برای اینان لازم نبود؟ما در پاسخ می گوییم :هرکس که داخل خلوت میشود تا بارسیدن به مراتب و مقامات بالااز آن خارج گردد انسانی است مسیّر(مجبور)و نه مخیّر(صاحب اختیار)این همان است که به آن تحبیب می گویند (یعنی وادار شدن به دوست داشتن)
می گویند (حبّب الیه الخلاء)یعنی خلوت برایش دوست داشتنی شد
و گروهی نیز به امر خدا جذب میشوند خدای تعالی انبیاء و اولیای بزرگ را به سوی خویش جذب می کند آنها را بر می گزیند و تعلیم می دهد(وتقواالله و یعلمکم الله)ودر نتیجه محافظ آنان نیز بوده و شیطان را از آنان دور میسازد زیرا خود فرموده (ان عبادیلیس لک علیهم سلطان)یعنی ای شیطان تو بر بندگان من تسلط نداری 

ملتی که به قرآن و آموزه های آن بها دهد،ارزش پیدا می کند

قرآن مجید حاوی کلام ربّ العالمین است ،کلامی که صفت الله تعالی است و بر خلاف فرشتگان ،انبیا،خانه کعبه و تمام مقدسات ما مسلمانان،مخلوق به شمار نمی رود .شما عزت و شرف این کتاب الهی را در نظر بگیرید ؛در شهری نازل می شود که آن شهر مهبت وحی الهی لقب گرفته است ؛در سینه شخصی جای می گیرد که او سرور کائنات است ؛در میان امتی نازل می شود که خداوند آن امت را خیرالاءمم نامیده است ؛ماهی که قرآن در آن نازل می شود ،بهترین ماه سال وشبی که در آن قرآن نازل می شود ،بهتر از هزار ماه به حساب می آید؛بنابرین ملتی که به این کتاب بها دهد و به آموزه های آن عمل کند ،ارزش پیدا کرده و در بارگاه الهی عزت و شرف حاصل خواهد کرد.

قرآن کتاب عمل است و الله تعالی در آن ما را راهنمایی کرده که چه اعمالی را انجام دهیم قرآن کتاب اخلاق است و خداوند متعال در این کتاب بهترین مکارم اخلاقی را برای ما بیان داشته است بسیاری از آموزه های قرآن توسط غیر مسلمانان و مردم دنیا عملی می شوند،اما افسوس که مسلمانان از این کتاب غافل اند خداوند متعال از ما نمی خواهد که قرآن را ببوسیم و آن را بر روی چشمان و سر و سینهءمان بگذاریم،بلکه الله تعالی می خواهد که ما به قرآن عمل کنیم این را بدانیم که اگر ما به قرآن عمل کردیم ،در دنیا و آخرت سربلند خواهیم شد و آن وقت تمام دنیا به ما احترام خواهند گذاشت حضرت پیامبر (ص)می فرماید:هرملتی شرف و عزتی دارد و بالاترین عزّت و شرف امّت من قرآن است.

خداوند متعال قرآن را برای تمام اقشار جامعهء بشری،اعم از علما و اندیشمندان،اساتید دانشگاه و تحصیل کردگان،کشاورزان و بازاریان و توءده مردم نازل کرده است هم تلاوت الفاظ قرآن آسان است و هم مفاهیم آن به آسانی قابل درک است جوانان عزیز باید قرآن را فرا بگیرند و برای آشنایی با مفاهیم آن به کتاب های که در این زمینه نوشته شده اند مراجعه کنند و در عین حال بدانند که فهم صحیح قرآن منوط به زانوی تلمّذزدن نزد یک استاد ماهر است بحمد الله امروز در بین جوانان ما گرایش به دین و دین خواهی بیشتر شده است و بیشتر آنانی که امروز در کشور های اسلامی قیام می کنند جوان هستند ما باید قرآن مجید را به عنوان الگو و راهنمای زندکی خویش قرار دهیم همواره در سفر و حضر ،قرآن را تلاوت کنیم و فرزندان خود را نسبت به فرا گیری و تلاوت آن تشویق کنیم.


عن ابن مسعود -رضی الله عنه-قال:قلت یارسول الله!ایّ العمل احب الی الله تعالی؟قال:"الصلوه علی وقتها"،قلت:ثم ایّ؟قال:"برّالوالدین"،قلت:ثمّ ایّ؟قال:الجهاد فی سبیل الله".متفق علیه



از عبدالله بن مسعود -رضی الله عنه-روایت شده است که گفت:گفتم ای رسول خدا !چه کاری نزد خدا محبوب تر است ؟فرمودند:"نماز که در وقتش ادا شود"،گفتم :دیگر چه ؟فرمودند "نیکی به پدر و مادر "دیگر چه؟فرمودند:"جهاد در راه خدا".


جملاتی چند از سیّدنا حضرت علی رض الله تعالی عنه

1. مردم را با لقب صدا نکنید.

2. روزانه از خدا معذرت خواهی کنید.

3. خدا را همیشه ناظر خود ببینید.

4. لذت گناه را فانی و رنج آن را طولانی بدانی

5. بدون تحقیق قضاوت نکنید.

6. اجازه ندهید نزد شما از کسی غیبت شود.

7. صدقه دهید، چشم به جیب مردم ندوزید.

8. شجاع باشید، مرگ یکبار به سراغتان می آید.

9. سعی کنید بعد از خود، نام نیک بجای بگذارید.

10. دین را زیاد سخت نگیرید.

11. با علما و دانشمندان با عمل ارتباط برقرار کنید.

12. انتقاد پذیر باشید.

13. مکار و حیله گر نباشید.

14. حامی مستضعفان باشید.

15. اگر میدانید کسی به شما وام نمیدهد، از او تقاضا نکنید.

16. نیکوکار بمیرید.

17. خود را نماینده خدا در امر دین بدانید.

. فحّاش نباشید.

19. بیشتر از طاقت خود عبادت نکنید.

20. رحم دل باشید.

21. با قرآن آشنا شوید.

22. تا میتوانید بدنبال حل گره مردم باشید.

23- گریه نکردن از سختی دل است

24- سختی دل از گناه زیاد است.

25- گناه زیاد از آرزوهای زیاد است.

26- آرزوی زیاد از فراموشی مرگ است.

27- فراموشی مرگ از محبت به مال دنیاست.

28- محبت به مال دنیا سرآغاز همه خطاھاست‌.


توصیه های پروردگارم

``امرنی ربّی بتسع:خشیه الله فی السرّ و العلانیه،کلمه العدل فی الرضاءوالغضب،والقصد فی الفقر والغنی،وان اصل من قطعنی،واععطی من حرمنی،واعفو عمّن ظلمنی،وان ی صمتی فکراًونطقی ذکراًونظری عبرهً وامر بالمعروف``؛|صحیح بخاری|

پروردگارم مرا به نه چیز دستور داد:ترس و خشیت از خداوند در نهان و آشکار،گفتار منصفانه در حالت رضا و خشم،میانه روی در حالت فقرو توانگری،واینکه ارتباط برقرار کنم با کسی که از من بریده است،و عنایت کنم به کسی که مرامحروم کرده است،ودرگذرم از کسی که بر من ستم روا داشته است ،واینکه سکوتم فکر و اندیشه باشد ،و گفتارم یاد الهی،و نگاهم عبرت،و به نیکی امر کنم.


از ام المٶمنین ام سلمه ـ رضی الله عنهاـ که اسمش "هند دختر ابی امیه حذیفه ی مخزومی" است - روایت شده است که گفت: پیامبرﷺدر حین بیرون رفتن از خانه، می فرمودند:

بسم اللَّهِ، توكَّلْتُ عَلَى اللَّهِ، اللَّهُمَّ! إِنِّی أعوذُ بِكَ أنْ أَضِلَّ أو أُضَلَّ، أَوْ أَزِلَّ أوْ أُزلَّ، أوْ أظلِمَ أوْ أُظلَمَ، أوْ أَجْهَلَ أو یُجهَلَ عَلَیَّ»

به نام خداوند یکتا، بر خدا توکل می کنم ؛ خدایا! به تو پناه می برم از این که گمراه شوم یا مرا گمراه کنند و از این که به خطا دچار شوم یا مرا به خطا دچار کنند و از این که ظلم کنم یا بر من ظلم شود و از این که کار جاهلانه ای انجام بدهم یا در حقم انجام شود .

حدیث صحیح ترمزی[(۳٤۲۳)]وابو داود.


از افلاطون پرسیدند :شگفت انگیز ترین رفتار انسان چیست؟

پاسخ داد :

از كودكى خسته مى شود ،

براى بزرگ شدن عجله مى كند و سپس دلتنگ دوران كودكى خود مى شود .

ابتدا براى كسب مال و ثروت از سلامتى خود مایه مى گذارد

سپس براى باز پس گرفتن سلامتى از دست رفته پول خود را خرج مى كند .

طورى زندگى مى كند كه انگار هرگز نخواهد مرد ،

و بعد طورى مى میرد كه انگار هرگز زندگى نكرده است .

انقدر به آینده فكر مى كند كه متوجه از دست رفتن امروز خود نیست ،

در حالى كه زندگى گذشته یا آینده نیست، زندگى همین حالاست.


☆فوائد تقواوپرهیز گاری

5-تقوا به همراه ایمان موجب دستیابی به پاداش از جانب الله متعال است.

﴿وَلَوۡ أَنَّهُمۡ ءَامَنُواْ وَٱتَّقَوۡاْ لَمَثُوبَةٞ مِّنۡ عِندِ ٱللَّهِ خَیۡرٞۚ لَّوۡ كَانُواْ یَعۡلَمُونَ ١٠٣﴾ [البقرة: 103]

و اگر آنان ایمان می‌آوردند و پرهیزگاری می‌کردند (پروردگار پاداش نیکی بدانان می‌داد و چنین) پاداشتی که نزد خدا (محفوظ) است بهتر (از افسانه‌ها و بد نهادیها) است، اگر (علم و دانشی می‌داشتند و) می‌دانستند».

6-نیکی حقیقی آن است که از تقوا صادر شده باشد.

﴿وَلَٰكِنَّ ٱلۡبِرَّ مَنِ ٱتَّقَىٰۗ﴾ [البقرة: 9]

و لیکن نیکی کسی را است که تقوا پیشه کند».

7-تقوا سبب رستگاری است.

﴿وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ لَعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ ١٨٩﴾ [البقرة: 9]

و از (مخالفت با پروردگار و خشم) خدا بپرهیزید، باشد که رستگار گردید».


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ »

یكصدحدیث_درفضیلت_اهل_بیت علیهم_السلام

تالیف:شیخ_سیدعبدالكریم_كسنزانی

قدس_الله_سره_العزیز

جمع_آوری_وتوسط_برخی_مریدان_به_فارسی_ترجمه_شده_است .

إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَكُمْ تَطْهِیرًا

احزاب/33

همانا خداوند اراده كرده است كه از شما اهل بیت ، هرپلیدی را بزداید و شما را پاكیزه نگاه دارد.

١ـ روایت كرد مسلم از سعدبن ابی وقاص كه خدا از او راضی باشد ، گفت زمانیكه این آیه شریفه نـازل شـدبخـوانیم فرزنـدانمان را و فرزنـدان شـما را رسـول خـداصلعم علـی علیه السلام فاطمـه علیه السلام حسـن علیه السلام و

حسین علیه السلام را آورند. پس فرمود: ای خدا اینها اهل بیت من هستند.

٢ـ ابن منذر و ابن ابی حاتم و ابن مردویه در تفسیرهایشان نقل كرده اند و طبرانی در كتاب معجـم كبیـر از ابن عباس كه خدا از آنها راضی باشد . زمانی كه ایـن آیـه نـازل شـد.بگـو ای پیغمبـر از شـما اجـری نمی خواهم مگر دوستی اهل بیت را گفتند یا رسول الله خویشاوندان شما كه واجب است بر ما دوستی

ایشان چه كسانی هستند فرمودند :

علی علیه السلام ، فاطمه علیه السلام و فرزندانش.



یكصدحدیث_درفضیلت_اهل_بیت علیهم_السلام

روایت كرد ترمذی و حسنه و طبرانی از ابن عباس كـه خـدا از او راضـی باشـد گفـت رسـول خـدافرمودند :

دوست بدارید خدا را برای نعمت هائیكه بشما داده و دوست بدارید مرا برای دوسـتی خـدا و دوست بدارید اهل بیت مرا برای دوستی من.

روایت كرد طبرانی و حاكم از ابن عباس كـه خـدا از آنهـا راضـی باشـد گفـت رسـول خـدا صلعم

فرمودند : ای پسران عبدالمطلب سه چیز برای شما می خواهم .

قلب شما ثابت ایمان باشد ، رتبه و مقـام

شما شناخته شودو گمراهیتان را هدایت كند . شما را بخشنده و دلیر و مهربان با یكدیگر قرار دهد . پس اگر مردی بین ركن و مقام قرار بگیرد و نماز بخواند و روزه بگیرد سپس بمیرد و دشمن اهل بیت محمد صلعم باشد داخل آتش

می شود.


یكصدحدیث_درفضیلت

اهل_بیت علیهم_السلام

روایت كرد ابـن عـدی از كامـل از ابـی سـعید خـدری كـه خـدا از او راضـی باشـد گفـت رسـول خدا صلعم فرمودند : هر كس دشمن ما اهل بیت باشد منافق است.

روایت كرد ابن حیان در كتاب صحیحش و حاكم از ابن سعید كـه خـدا از او راضـی باشـد گفـت رسول خدا فرمودند : قسم به آن خدائیكه جان من بدست اوست دشمنی نمی ورزد با ما خـانواده ، هـیچ احدی مگر اینكه خدا او را به جهنم می برد .

روایت كرد طبرانی از حسن بن علی علیه السلام كه خدا از آنها راضی باشد

به معاویه بن خـدیج فرمودنـد :

دوری كن ا ز دشمنی با ما زیرا پیغمبر اسلام صلعم فرمودند : دشمنی با ما كسی نمی كند و احدی به مـا حسادت نمی ورزد مگر اینكه در روز قیامت با تازیانه های آتش از حوض كوثر دور

می گردد.


الفتح_الربانی

مجلس_اول

درعدم_اعتراض_بخواست_خدا

یا غلام سعی کن هم وغمت آن نباشد که چه بخوری ، چه بیاشامی ، چه بپوشی، با چه کسی ازدواج کنی، کجا مسکن گزینی وچگونه مال دنیا جمع آوری کنی ؛تمام اینها آرزوهای نفس شیطانی است.

پس کجا شد خواست معقول قلب وباطن که جویای ذات باریتعالی است؟

باید تمام هم شما رضای خدا باشد که خداوند به عوض دنیا آخرت را برایت مقرر میدارد‌.

هرگاه به زخارف دنیا به دیده بی توجهی نگریستی ، بدل آن نعمت جاودانی آخرت بتو اعطا می شود.

اگر از عمرت یک روز باقیمانده به محاسبه خود و اعمال خود بپرداز و ذخیره ای جهت روز مرگ یعنی آنگاهی که فرشته مرگ به سراغت می آید، تهیه کن.دنیا درحکم آشپزی است برای قوم واخرت محل آبادانی وسکنای آنان .

اما هرگاه غیرت خداوند بردلها نازل شود بین آنان وآخرت حائل می شود؛ در این هنگام نه بدنیا خود را نیازمند می دانند ونه به آخرت ، وجز به لقاء الله به چیز دیگری نمی اندیشند.

ای دروغگو تو خدای را در حال نعمت و آسایش دوست داری اما هر گاه هر بلایی بتو رسد چنان میگریزی که گویا هرگز ادعای خدا دوستی نکرده ای ، بدان که صدق وکذب بنده در حال آزمایش هویدا گردد. هر وقت از سوی خداوند متعال به رنجی دچار شوی وصبر وثبات

را از دست ندادی آنگاه میتوانی ادعای دوستی خدا را داشته باشی.

مروی است به نزد رسول علیه السلام آمد وگفت یا رسول الله ترا بسیار دوست دارم .حضرت در جوابش فرمود:

"استعد الفقر جبلنا "

دراینصورت خود از فقر پوششی درست کن.

مرد دیگری باز به نزد رسول بزرگوار آمد گفت :من خدا را بسیار دوست دارم، حضرت فرمودند: 《اتخذ للبلا ء جلبابا》

برای خود در مقابل بلا پوششی آماده نما زیرا محبت خدا ورسول مقرون به فقر وبلا ورنج است.

دراین مورد یکی از صلحا چنین می فرماید: 《وکل البلاء بالولاء کی لاید عی لولم یکن کذالک والا کان کل احد یدعیم محبه الله عزوجل 》《بر دوستی خدا بلاگمارده شده است تا هر کسی این ادعا را نکند واگر چنین نبود هر کسی ادعای دوستی خدا را می کرد. بنابراین دوستی خدا و رسول او به ثبات وپایداری در قبال فقر و بلا و تحمل شداید و مصائب معلوم می گردد》.

رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً وَفِی الآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ.

آمین.


یكصدحدیث_درفضیلت_اهل_بیت علیهم_السلام

روایت كرد طبرانی در اوسط از ابن سـعید كـه خـدا از او راضـی باشـد گفـت از رسـول خـدا صلعم‌شنیدم كه فرمودند: مثل اهل بیت من مانند كشتی نوح است كه هر كه سوار آن شد اهل نجـات اسـت و كسی كه تخلف كرد اهل غرق است وهمانا مثل اهل بیت من در میان شما مثل بـاب حطـه در بـین بنـی

اسرائیل است كسی كه داخل آن شود آمرزیده است.

روایت كرد بخاری در تاریخش از حسن بن علی علیه السلام كه خدا از آنها راضی باشد گفت رسول خدا

فرمودند: برای هر چیزی پایه ای است و پایه اسلام محبت اصحاب رسول الله و اهل بیت اوست.


آخرین جستجو ها

فروش Servo موتور و سرو درایو countcidicin میراکل وب Michel's notes خبر داغ روز روستای گوری Christopher's receptions دنیای سونیک پول آسان Alvin's info